گلچینی از تألیفات آیت‌الله علّامه حاج میرزا خلیل کمره‌ای

ساخت وبلاگ

افتتاح سعادت بشر با افتتاح وحی شد ... فرمود: « إقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ...» (علق، بخشی از آیه 1) ... تا امّتی سواد نداشته باشد، نمی‌تواند مدارج آدمیّت را بالا برود.

(کتاب افق وحی، ص 4- 5)

 کشور مسجد در دل همه کشورهاست، چون وطن ندارد، پایبند مرزی و وطنی نیست.

(کتاب قبله اسلام، 20)

 رسول اکرم صلی الله علیه وآله ضمن سفر حَجَّة الوداع این منشور امنیّتِ جهانِ بشریّت را پنج مرتبه برای مسلمین به‌صورت خطبه ایراد فرمود یک مورد در مسجدالحرام روز قبل از هشتم، دو مورد در عرفات روز نهم ذی‌حجه، دو مورد آن در منی روز دهم و یازدهم – یا – یازدهم و دوازدهم – هرروز یک‌بار.

(کتاب کلید امن جهان ... ، ص 72)

 ما خطبه‌های حجه الوداع حضرت رسول الله (ص) را دستگاهِ ابلاغ نامیده و انتظار داریم که این حادثه هرسال تکرار شود؛ زیرا ابلاغ امنیت جهان است.

ابن عباس می‌گفت: حَجَّةُ الوداع نگویید؛ بلکه بگویید حَجَّةُ البلاغ.

(کتاب کلید امن جهان ...، ص 36)

 کلیة مواد [خطبه‌های حجه‌الوداع حضرت رسول اکرم ص] به‌طوری‌که خواهید خواند (مستقیم یا غیرمستقیم) با سرنوشت امنیت جهان بشریت توأم است.

(کتاب کلید امن جهان ... ، ص 78)

 -  کعبه - خانة امن دنیا است؛ یعنی ضامن امنیت جهان است و باید امنیت جهان ازاینجا تأمین شود.

(کتاب کلید امن جهان ... ، ص 75)

 منطق بلد الأمین برای «بلاد ناامن» این است که اگر بخواهید «ام‌القری» شوید، باید جهان [همچون بلد الامین] سراسر امن باشد؛ باید حقوق حیات و علم و معیشت افراد از ایشان سلب نشود. همه حق حیات و تحصیل و اعاشه داشته باشند؛ این‌ها شرایط حیات است که باید سلب نشود و شهر، شهرِ ما باشد نه شهرِ من تا ام‌القری و مادر بلاد شود.

(کتاب قبله اسلام، 470 - 471)

 ندای اذان ندای خلاصی است ... ندای اذان می‌گوید: ای همراهان بیایید که از غم زندان به رهیم، عبادتِ عباد را رها کنیم و رو به عبادت خدا کنیم. ولایت و زمامداری بندگان را به ولایت خدا واگذاریم.

(کتاب قبله اسلام، 676)

 پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله شمشیر را شعار خود قرار نداد ...؛ بلکه اذان را که تنها شعار روحانیت و قدس و توجه به خداست، شعار اجتماع اسلامی قرار داد و شمشیر را در زیر پای آن و پشت سر آن نهاد. ...

(کتاب قبله اسلام، 692 – 693)

 دنیای دین‌داران به صلح می‌اندیشد.

(کتاب سروش مقدّس، 150)

 امن و عدل هر جا باشد، همان‌جا خداست.

(کتاب سروش مقدّس، 132)

 [برای مقابله با جریان‌های تکفیری] توقع بجاست اگر از ما قبول کنند هیئت علیای کنگره  فتوی بر سر درب عمارت آن مجمع، این آرم با کلمة طلایی و شنجرف نوشته و آرم پاکت‌ها و دفاتر و اوراق این مجمع همین باشد. آرم را از امیرالمؤمنین علیه السلام داشته باشند که: «من صلی إلی قبلتنا و دخل فی ملتنا استوجب حقوق الاسلام و حدوده.»

(سروش مقدس، صص 133-134)

باید سورة اقتصادی قرآن را که به نظر من سورة أنعام است، نیکو منتشر کنند.

(تفسیر سوره نور، ص 57)

 تولید رحمت و رقّت در نفوس، کارِ «خداوندگاری» است.

(کتاب آفرینش آسمان و زمین در نهج‌البلاغه ، ص 220)

 ما نمی‌گوییم اگر دولتْ عادله بود، ازدواج اجباری می‌شود، می‌گوییم محیط الزام به نکاح می‌کند.

(تفسیر سوره نور، ص 71)

 هر وقت سخنی از وحدت مسلمین در بین می‌آید دست مرموزی از پشت پرده به تحریک برمی‌خیزد و سفهایی را از آن‌طرف و سفهایی را از این‌طرف انگلک می‌کند که به نام حمایتِ حق، بیرق را بلند می‌کند، این آن را تکفیر می‌کند و آن‌هم این را تکفیر می‌کند و جنگی از نو درمی‌گیرد.

(سخنرانی در کنگره هزاره شیخ طوسی)

 همه قبل از مردی کودک‌اند و قبل از علم، جاهل‌اند؛ به‌تدریج در آن‌ها منطق و عقل و فکر؛ غنچه آسا از گُلبن بدن می‌شکفد و کم‌کم مشکل‌ها آسان می‌شود و مردم آسمانی می‌شوند؛ وگرنه از اوّل اهل زمین‌اند و زمینی‌اند؛ اوّل حیوان‌اند و حیوانی؛ باید از گریبان آن حیوان، انسان بیرون آید.

(کتاب قبله اسلام، 675 – 676)

تقدّس عبارت است از تنزّه از دنیا و جسمانیات؛ امّا از تمتع و لذائذ افراطی دنیا؛ نه از اهتمام و تعهد به‌نظام رعایا؛ عنایت به‌نظام رعایا کار خداست یا از قبیل امور ملکوتی و موجب تقرّب به خداست.

(کتاب قبله اسلام، 9)

 امیرالمؤمنین علیه‌السلام از سرّ «سنگ‌ها» سرسری نمی‌گذرد، بلکه می‌ایستد که دریچه‌ای باز کند تا خلق هم سرّ سویدای سنگ‌ها را ببینند. ... اگر دلِ آدمی سنگ نباشد، جمال تدبیر الهی را در سنگ‌ها می‌بیند که گاهی دلربایی می‌کند و گاهی حکمرانی.

(آفرینش آسمان و زمین در نهج‌البلاغه ، ص 104)

 امیرالمؤمنین علیه السلام برای مطالعه روی زمین زیاد ایستادگی کرده، شما هم زیاد بایستید، به زمین زیر پای خود اندکی نگاه بکنید، کم سربه‌هوا باشید. ننگ است که دیگران در موردِ طبقات سنگ‌ها و صخره‌ها کتاب‌ها نگاشته باشند و بدبینان پرادّعای ما با نگاه حقارت به زمین بنگرند.

(آفرینش آسمان و زمین در نهج‌البلاغه ، ص 91)

 دنیایی که در کتب مذهبی مذموم است عبارت از شجر و حَجَر و اختر و زیور طبیعی آن‌ها نیست؛ «دنیا حالتِ دل است»؛ وگرنه مطالعة این مناظر گزیدة زیبای طبیعی بر انسان زیبنده است؛ خصوصاً اگر با چشمی نو بدانها نگریسته و با دیدة جدید مادّه آشفته آن‌ها را بررسی کرده ...

(آفرینش آسمان و زمین در نهج‌البلاغه ، ص 104)

 ... هفت سال اوقات با نوشتن حال و جمال و کمال محمّد صلی الله علیه وآله شیرین بود. ...

(مقدمه کتاب افق وحی، ص «ز»)

 هرجا این تبلیغات مداوم در کار نباشد، [قهرمانان تاریخ] فراموش زمانه‌اند و گمنامند.

(رابطه عالم اسلام، 32)

 جایی که تبلیغ هست، [در خاطرها] زنده است و جایی که تبلیغ نیست، در خاطرها زنده نمی‌ماند. از دل برود هرآنچه از دیده برفت.

(رابطه عالم اسلام، 38)

شیعه شناسی...
ما را در سایت شیعه شناسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkamyarsedaghata بازدید : 199 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 12:25